خلاصه :
داستان از شهر هالوین اغاز می شود. شهری که هیولا های ترسناک کودکان در ان سکونت دارند. اما آنان بد جنس نیستند و اما سیر اصلی داستان با جک یا پادشاه کدو تنبل ها که اسکلتی خوش تیپ و جذاب است رنگ می گیرد. او که از کار های همیشگی اش خسته شده و در جست و جوی سالی متفاوت است، پا در شهری دیگر می گذارد و بعد از دیدن جشن کریسمس تصمیم می گیرد کریسمس ان سال را خود رهبری کند…